زبان انگلیسی مملو از اصطلاحات و ضربالمثلهایی است که ریشه در دنیای حیوانات دارند. برای اینکه بتوانید در زمان صحبت کردن به زبان انگلیسی، کاریزماتیک باشید، استفاده از اصطلاحات انگلیسی با حیوانات میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. برای مثال، وقتی کسی راز مهمی را فاش میکند، در انگلیسی میگویند: “Let the cat out of the bag” (گربه را از کیسه بیرون آوردن)، که به معنای لو دادن یک راز است. یا زمانی که کسی به دنبال مقصر اشتباهی میرود، اصطلاح “Barking up the wrong tree” (پارس کردن به درخت اشتباه) به کار میرود. در این مقاله قصد داریم تا در مورد تمام اصطلاحات با حیوانات صحبت کنیم، پس تا انتهای این مطلب ما را تنها نگذارید.
اصطلاحات انگلیسی با حیوانات
- Barking up the wrong tree – دنبال مقصر اشتباه گشتن
- You’re barking up the wrong tree if you think I took your book.
(تو اشتباه میکنی اگر فکر میکنی من کتابت را برداشتم.)
- You’re barking up the wrong tree if you think I took your book.
- A wolf in sheep’s clothing – گرگ در لباس میش (فردی فریبکار)
- He seems nice, but he’s a wolf in sheep’s clothing.
(او مهربان به نظر میرسد، اما در واقع فردی فریبکار است.)
- He seems nice, but he’s a wolf in sheep’s clothing.
- Let the cat out of the bag – لو دادن راز
- She let the cat out of the bag about the surprise party.
(او راز مهمانی سورپرایز را لو داد.)
- She let the cat out of the bag about the surprise party.
- The elephant in the room – موضوع مهم نادیده گرفتهشده
- We need to address the elephant in the room – our financial problems.
(باید درباره مشکل بزرگمان یعنی مسائل مالی صحبت کنیم.)
- We need to address the elephant in the room – our financial problems.
- Hold your horses – عجله نکن
- Hold your horses! We’re not ready to leave yet.
(عجله نکن! هنوز آماده رفتن نیستیم.)
- Hold your horses! We’re not ready to leave yet.
- Curiosity killed the cat – کنجکاوی بیش از حد خطرناک است
- Stop asking so many questions; curiosity killed the cat.
(دست از این همه سوال پرسیدن بردار؛ کنجکاوی دردسر ساز است.)
- Stop asking so many questions; curiosity killed the cat.
- Dog-eat-dog world – دنیای پر از رقابت شدید
- In this business, it’s a dog-eat-dog world.
(در این تجارت، رقابت بسیار شدید است.)
- In this business, it’s a dog-eat-dog world.
- When pigs fly – غیرممکن است
- I’ll clean my room when pigs fly.
(من اتاقم را تمیز میکنم وقتی که خوکها پرواز کنند، یعنی هرگز.)
- I’ll clean my room when pigs fly.
- Kill two birds with one stone – با یک تیر دو نشان زدن
- By studying on the train, I killed two birds with one stone.
(با درس خواندن در قطار، با یک تیر دو نشان زدم.)
- By studying on the train, I killed two birds with one stone.
- The lion’s share – سهم بزرگتر
- He took the lion’s share of the credit for the project.
(او بخش عمده اعتبار این پروژه را به خودش اختصاص داد.)
- Crocodile tears – اشک تمساح (اشک دروغین)
- She shed crocodile tears to get sympathy.
(او اشک تمساح ریخت تا دلسوزی دیگران را جلب کند.)
- Pig-headed – لجباز
- Stop being so pig-headed and listen to my advice.
(اینقدر لجبازی نکن و به نصیحت من گوش بده.)
- Like a fish out of water – مثل ماهی بیرون از آب (ناهماهنگ)
- I felt like a fish out of water at the new job.
(در شغل جدیدم احساس ناهماهنگی داشتم.)
- Busy as a bee – خیلی پرمشغله
- She’s as busy as a bee preparing for her wedding.
(او مثل یک زنبور برای مراسم ازدواجش مشغول است.)
- Snail’s pace – خیلی کند
- The traffic was moving at a snail’s pace.
(ترافیک بسیار کند پیش میرفت.)
- Raining cats and dogs – باران شدید
- It’s raining cats and dogs outside!
(بیرون باران شدیدی میبارد!)
- Eager beaver – فرد مشتاق و پرانرژی
- John is an eager beaver at work, always first to arrive.
(جان در محل کار بسیار مشتاق است و همیشه زودتر میرسد.)
- A little bird told me – یک منبع مخفی به من گفت
- A little bird told me you’re getting married.
(یک منبع مخفی به من گفت که داری ازدواج میکنی.)
- Straight from the horse’s mouth – شنیدهشده از منبع معتبر
- I heard it straight from the horse’s mouth.
(این را مستقیماً از منبع موثق شنیدم.)
- Chicken out – جا زدن
- He chickened out at the last minute and didn’t go skydiving.
(او در آخرین لحظه جا زد و چتربازی نکرد.)
- Goosebumps – سیخ شدن موهای بدن از ترس یا هیجان
- That horror movie gave me goosebumps.
(آن فیلم ترسناک مرا به لرزه انداخت.)
- Wild goose chase – دنبال چیزی بیفایده رفتن
- Looking for his lost keys was a wild goose chase.
(جستجوی کلیدهای گمشدهاش کاملاً بیفایده بود.)
- Monkey business – کار غیرقانونی یا شیطنتآمیز
- Stop the monkey business and get to work.
(شیطنت را کنار بگذار و کار کن.)
- Fishy – مشکوک
- His excuse sounds fishy to me.
(به نظر من بهانهاش مشکوک است.)
- Black sheep – عضو ناخلف خانواده
- He’s the black sheep of the family.
(او فرزند ناخلف خانواده است.)
- Top dog – نفر اول و رهبر
- He became the top dog in his company.
(او رهبر شرکتش شد.)
- One-trick pony – کسی که فقط یک مهارت دارد
- He’s a one-trick pony; he can only cook pasta.
(او فقط یک مهارت دارد و آن هم درست کردن پاستا است.)
- Fat cat – فرد ثروتمند و قدرتمند
- The fat cats in politics have too much power.
(ثروتمندان در سیاست قدرت زیادی دارند.)
- As sly as a fox – بسیار زیرک و حیلهگر
- She’s as sly as a fox when it comes to negotiations.
(او در مذاکرات بسیار زیرک است.)
- Fight like cats and dogs – مدام دعوا کردن
- My siblings fight like cats and dogs.
(خواهر و برادرهایم مدام با هم دعوا میکنند.)
اسم حیوانات به انگلیسی با تلفظ
تلفظ | اسم انگلیسی | معنی فارسی |
dɒɡ | Dog | سگ |
kæt | Cat | گربه |
kaʊ | Cow | گاو |
hɔːrs | Horse | اسب |
ɡoʊt | Goat | بز |
ʃiːp | Sheep | گوسفند |
ˈtaɪ.ɡər | Tiger | ببر |
laɪ.ən | Lion | شیر |
ber | Bear | خرس |
ˈmʌŋ.ki | Monkey | میمون |
el.ɪ.fənt | Elephant | فیل |
dɪr | Deer | گوزن |
ˈræb.ɪt | Rabbit | خرگوش |
wʊlf | Wolf | گرگ |
ˌkæŋ.ɡəˈruː | Kangaroo | کانگرو |
ˈziː.brə | Zebra | گورخر |
ˈkæm.əl | Camel | شتر |
ˈkrɒk.ə.daɪl | Crocodile | کروکودیل |
dʒɪˈræf | Giraffe | زرافه |
ˈtɜːr.t̬əl | Turtle | لاکپشت |
frɒɡ | Frog | قورباغه |
sneɪk | Snake | مار |
aʊl | Owl | جغد |
ˈiː.ɡəl | Eagle | عقاب |
ʃɑːrk | Shark | کوسه |
ˈdɒl.fɪn | Dolphin | دلفین |
ˈpiː.kɒk | Peacock | طاووس |
ˈpeŋ.ɡwɪn | Penguin | پنگوئن |
ˈpær.ət | Parrot | طوطی |
اسامی حیوانات وحشی به انگلیسی
- Lion – شیر
- Tiger – ببر
- Leopard – پلنگ
- Cheetah – یوزپلنگ
- Elephant – فیل
- Giraffe – زرافه
- Zebra – گورخر
- Bear – خرس
- Wolf – گرگ
- Fox – روباه
- Crocodile – کروکودیل
- Alligator – تمساح
- Hippopotamus (Hippo) – اسب آبی
- Rhinoceros (Rhino) – کرگدن
- Kangaroo – کانگورو
- Panda – پاندا
- Gorilla – گوریل
- Chimpanzee – شامپانزه
- Jaguar – جگوار (پلنگ خالدار آمریکایی)
- Hyena – کفتار
- Bison – گاومیش کوهاندار
- Antelope – بز کوهی (آهو)
- Moose – گوزن شمالی
- Reindeer – گوزن شمالی (رن)
- Eagle – عقاب
- Owl – جغد
- Vulture – کرکس
- Python – مار پیتون
- Scorpion – عقرب
- Komodo dragon – اژدهای کومودو (بزرگترین مارمولک جهان)
کلمات مربوط به حیوانات به انگلیسی
دستهبندی حیوانات
- Mammals – پستانداران
- Reptiles – خزندگان
- Amphibians – دوزیستان
- Birds – پرندگان
- Fish – ماهیها
- Insects – حشرات
- Wild animals – حیوانات وحشی
- Domestic animals – حیوانات اهلی
- Marine animals – حیوانات دریایی
- Nocturnal animals – حیوانات شبزی
اجزای بدن حیوانات
- Fur – خز
- Feathers – پر
- Scales – فلس
- Claws – پنجهها
- Paws – پنجههای حیوانات (مانند سگ و گربه)
- Horns – شاخها
- Hooves – سُمها
- Wings – بالها
- Tail – دم
- Whiskers – سبیل حیوانات
- Fangs – دندانهای نیش
- Beak – منقار
- Trunk – خرطوم (مانند فیل)
- Gills – آبشش
رفتار و حرکات حیوانات
- Hunt – شکار
- Graze – چرا کردن (علف خوردن)
- Roar – غرش (مانند شیر)
- Growl – غرغر کردن
- Purr – خرخر کردن (گربه)
- Fly – پرواز کردن
- Swim – شنا کردن
- Crawl – خزیدن
- Leap – جهیدن
زیستگاههای حیوانات
- Jungle – جنگل
- Savanna – ساوانا (علفزارهای گرمسیری)
- Desert – بیابان
- Ocean – اقیانوس
- Pond – برکه
- Cave – غار
- Nest – لانه
غذاهای حیوانات
- Meat – گوشت
- Grass – علف
- Seeds – دانهها
- Insects – حشرات
- Bones – استخوانها
گروههای حیوانات
- Herd – گله (برای گاو، گوسفند)
- Pack – دسته (برای گرگها)
- Flock – دسته (برای پرندگان)
- Swarm – دسته (برای حشرات)
- Pride – گله (برای شیرها)
نتیجه گیری در مورد اصطلاحات انگلیسی با حیوانات
حیوانات در طبیعت نقشی بیبدیل ایفا میکنند، همچنین حضور آنها در زبان نیز نقشی غیرقابل انکار دارد. از استعارههای ظریف گرفته تا اصطلاحات عامیانه، همه نشاندهنده ارتباط عمیق بین انسان و دنیای حیوانات است. در این مقاله در مورد اصطلاحات انگلیسی با حیوانات صحبت کردیم و انواع لغات و اصطلاحات مرتبط با حیوانات به زبان انگلیسی را نام بردیم، اگر در مورد این اصطلاحات شناختی دارید، یک اصطلاح نیز شما برای ما بنویسید.