برای اولین بار دوره 3x1 نوگو به همراه هدیه نوروزی 1,000,000 تومانی

پرکاربردترین اصطلاحات سیاسی به زبان انگلیسی

پرکاربردترین اصطلاحات سیاسی به زبان انگلیسی

دنیای سیاست یک دنیای پیچیده و پر از اصطلاحات و مفاهیم است که فهم آن می‌تواند کلید درک بهتر تصمیمات و تحولات جهانی باشد. اصطلاحات سیاسی نه تنها ابزارهای ارتباطی میان سیاستمداران و مردم هستند، بلکه مانند نقشه‌ای برای حرکت در دنیای پرفراز و نشیب سیاست عمل می‌کنند. آشنایی با این اصطلاحات نه تنها ما را قادر می‌سازد که به طور فعال در مباحثات سیاسی شرکت کنیم، بلکه در درک و تحلیل تحولات مهم جهانی، به ابزارهای قدرت تبدیل می‌شود. این اصطلاحات، هرکدام در نوع خود دنیایی از معنا و اثرگذاری دارند که می‌توانند چشم‌انداز ما را از سیاست، حکمرانی و روابط بین‌المللی به کلی تغییر دهند. در ادامه می‌خواهیم پرکاربردترین اصطلاحات سیاسی به زبان انگلیسی را نام ببریم، تا سفری راحت به دنیای سیاست داشته باشید.

اصطلاحات سیاسی به زبان ساده – لغات مطبوعاتی و سیاسی به انگلیسی

  1. Absolutism – استبداد
  2. Alliance – ائتلاف
  3. Amendment – اصلاحیه
  4. Anarchy – هرج و مرج
  5. Aristocracy – آریستوکراسی
  6. Autocracy – استبداد
  7. Ballot – رأی‌گیری
  8. Bipartisanship – دو حزبی
  9. Bill – لایحه
  10. Bureaucracy – بوروکراسی
  11. Campaign – کمپین
  12. Capitalism – سرمایه‌داری
  13. Caucus – کاکوس
  14. Checks and Balances – موازنه و تعادل
  15. Citizenship – شهروندی
  16. Civil Disobedience – نافرمانی مدنی
  17. Civil Liberties – آزادی‌های مدنی
  18. Coalition – ائتلاف
  19. Cold War – جنگ سرد
  20. Communism – کمونیسم
  21. Conservatism – محافظه‌کاری
  22. Constitution – قانون اساسی
  23. Corporatism – شرکت‌گرایی
  24. Corruption – فساد
  25. Coup – کودتا
  26. Democracy – دموکراسی
  27. Diplomacy – دیپلماسی
  28. Dissent – مخالفت
  29. Empire – امپراتوری
  30. Enfranchisement – حق رای دادن
  31. Equality – برابری
  32. Establishment – نهاد حاکم
  33. Executive – اجرایی
  34. Exile – تبعید
  35. Faction – فرقه
  36. Federalism – فدرالیسم
  37. Feminism – فمینیسم
  38. Feudalism – فئودالیسم
  39. Freedom – آزادی
  40. Gerrymandering – تقسیم‌بندی انتخاباتی
  41. Glasnost – گلاسنوست
  42. Government – حکومت
  43. Hegemony – هژمونی
  44. Ideology – ایدئولوژی
  45. Immigration – مهاجرت
  46. Imperialism – امپریالیسم
  47. Impeachment – استیضاح
  48. Independence – استقلال
  49. Individualism – فردگرایی
  50. Injustice – بی‌عدالتی
  51. Interest Group – گروه منافع
  52. Judiciary – قوه قضائیه
  53. Jurisdiction – صلاحیت
  54. Lobbying – لابی‌گری
  55. Monarchy – پادشاهی
  56. Nationalism – ملی‌گرایی
  57. Oligarchy – اولیگارشی
  58. Oppression – ظلم
  59. Plebiscite – رفراندوم
  60. Plutocracy – ثروت‌سالاری
  61. Populism – پوپولیسم
  62. Poverty – فقر
  63. Presidency – ریاست‌جمهوری
  64. Protest – اعتراض
  65. Public Opinion – افکار عمومی
  66. Reform – اصلاح
  67. Regime – رژیم
  68. Republic – جمهوری
  69. Resistance – مقاومت
  70. Rights – حقوق
  71. Rule of Law – حاکمیت قانون
  72. Sovereignty – حاکمیت
  73. Socialism – سوسیالیسم
  74. Statecraft – هنر حکمرانی
  75. Subsidy – یارانه
  76. Suffrage – حق رأی
  77. Terrorism – تروریسم
  78. Totalitarianism – توتالیتاریسم
  79. Treaty – معاهده
  80. Utopia – یوتوپیا
  81. Veto – وتو
  82. Vote – رأی
  83. Welfare – رفاه
  84. Xenophobia – بیگانگی‌هراسی
  85. Zoning – منطقه‌بندی
  86. Adversary – رقیب
  87. Allegiance – وفاداری
  88. Anarchism – آنارشیسم
  89. Bureaucrat – کارمند دولتی
  90. Censorship – سانسور
  91. Civic Duty – وظیفه مدنی
  92. Coalition Government – حکومت ائتلافی
  93. Constitutionality – قانون‌اساسی بودن
  94. Direct Democracy – دموکراسی مستقیم
  95. Enlightenment – روشنگری
  96. Fascism – فاشیسم
  97. Federalist – فدرالیست
  98. Free Market – بازار آزاد
  99. Gentrification – گنتریفیکاسیون
  100. Hegemonic Stability Theory – نظریه ثبات هژمونی
اصطلاحات سیاسی انگلیسی به فارسی
اصطلاحات سیاسی انگلیسی به فارسی

اصطلاحات سیاسی انگلیسی به فارسی

1. اصطلاحات مربوط به نظام‌های سیاسی

  • Democracy (دموکراسی): A system of government where the people have the power to make decisions through voting.
    • ترجمه: نظامی که در آن مردم از طریق رای‌گیری قدرت تصمیم‌گیری دارند.
  • Republic (جمهوری): A political system where the head of state is elected rather than being a monarch.
    • ترجمه: سیستمی سیاسی که در آن رئیس دولت از طریق انتخابات انتخاب می‌شود نه از طریق سلطنت.
  • Autocracy (استبداد): A system of government in which one person holds absolute power.
    • ترجمه: سیستمی حکومتی که در آن یک فرد قدرت مطلقه را در دست دارد.
  • Monarchy (پادشاهی): A form of government in which a monarch (king, queen) rules the country.
    • ترجمه: شکل حکومتی که در آن یک پادشاه یا ملکه کشور را اداره می‌کند.
  • Communism (کمونیسم): A political and economic ideology advocating for classless society and collective ownership of production.
    • ترجمه: ایدئولوژی سیاسی و اقتصادی که خواهان جامعه‌ای بدون طبقه و مالکیت جمعی بر تولید است.

2. اصطلاحات مربوط به فرایندهای سیاسی

  • Election (انتخابات): A formal process in which people vote to choose a representative or decide on an issue.
    • ترجمه: فرآیندی رسمی که در آن مردم برای انتخاب نماینده یا تصمیم‌گیری در مورد یک موضوع رأی می‌دهند.
  • Campaign (کمپین انتخاباتی): The organized efforts to influence the decision-making process during an election.
    • ترجمه: تلاش‌های سازمان‌یافته برای تاثیرگذاری بر فرآیند تصمیم‌گیری در طول انتخابات.
  • Referendum (رفراندوم): A direct vote by the electorate on a particular proposal or issue.
    • ترجمه: رأی‌گیری مستقیم توسط مردم در مورد یک پیشنهاد یا موضوع خاص.
  • Caucus (کاکوس): A meeting of party members or supporters to discuss candidates and policies.
    • ترجمه: جلسه‌ای از اعضای حزب یا حامیان آن برای بحث در مورد نامزدها و سیاست‌ها.
  • Lobbying (لابی‌گری): The act of attempting to influence decisions made by government officials, often through persuasion or pressure.
    • ترجمه: تلاش برای تاثیرگذاری بر تصمیمات مقامات دولتی، غالباً از طریق متقاعدسازی یا فشار.

3. اصطلاحات مربوط به احزاب و ایدئولوژی‌ها

  • Liberalism (لیبرالیسم): A political philosophy that emphasizes individual freedoms, democracy, and market economy.
    • ترجمه: فلسفه سیاسی که بر آزادی‌های فردی، دموکراسی و اقتصاد بازار تأکید دارد.
  • Conservatism (محافظه‌کاری): A political ideology that advocates for the preservation of traditional institutions and values.
    • ترجمه: ایدئولوژی سیاسی که به حفظ نهادها و ارزش‌های سنتی تأکید دارد.
  • Socialism (سوسیالیسم): A political and economic theory advocating for collective or governmental ownership and regulation of the means of production.
    • ترجمه: نظریه سیاسی و اقتصادی که خواهان مالکیت و نظارت جمعی یا دولتی بر وسایل تولید است.
  • Fascism (فاشیسم): An authoritarian political ideology focused on nationalism, centralized control, and suppression of opposition.
    • ترجمه: ایدئولوژی سیاسی دیکتاتوری که بر ناسیونالیسم، تمرکز قدرت و سرکوب مخالفان تأکید دارد.
  • Populism (پوپولیسم): A political approach that seeks to represent the interests of ordinary people against the elite or establishment.
    • ترجمه: رویکرد سیاسی که تلاش دارد منافع مردم عادی را در برابر نخبگان یا تشکیلات نمایندگی کند.

4. اصطلاحات مربوط به حقوق و آزادی‌ها

  • Human Rights (حقوق بشر): The basic rights and freedoms to which all individuals are entitled.
    • ترجمه: حقوق و آزادی‌های اساسی که همه افراد به آن‌ها حق دارند.
  • Civil Rights (حقوق مدنی): The rights of citizens to political and social freedom and equality.
    • ترجمه: حقوق شهروندان برای آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و برابری.
  • Freedom of Speech (آزادی بیان): The right to express one’s opinions without censorship or restraint.
    • ترجمه: حق بیان نظرات فردی بدون سانسور یا محدودیت.
  • Due Process (فرآیند حقوقی منصفانه): The fair treatment of individuals within the legal system, ensuring all rights are respected.
    • ترجمه: درمان منصفانه افراد در چارچوب سیستم قضائی که اطمینان می‌دهد همه حقوق رعایت می‌شود.

5. اصطلاحات مربوط به سیاست خارجی

  • Diplomacy (دیپلماسی): The practice of managing international relations through negotiation and dialogue.
    • ترجمه: فرآیند مدیریت روابط بین‌المللی از طریق مذاکره و گفتگو.
  • Sanctions (تحریم‌ها): Penalties or restrictions imposed on a country to force it to comply with international laws or agreements.
    • ترجمه: جریمه‌ها یا محدودیت‌هایی که بر یک کشور اعمال می‌شود تا آن را به رعایت قوانین یا توافقات بین‌المللی وادار کند.
  • Treaty (معاهده): A formal and legally binding agreement between two or more countries.
    • ترجمه: توافق‌نامه‌ای رسمی و قانونی بین دو یا چند کشور.
  • Embassy (سفارت): A diplomatic mission or office of one country located in another country.
    • ترجمه: نمایندگی دیپلماتیک یا دفتر یک کشور در کشور دیگر.

6. اصطلاحات اقتصادی و اجتماعی

  • Taxation (مالیات): The system by which governments collect money from citizens to fund public services.
    • ترجمه: سیستمی که از طریق آن دولت‌ها از شهروندان پول جمع‌آوری می‌کنند تا خدمات عمومی را تامین کنند.
  • Welfare (رفاه): Government programs designed to provide for the economic and social well-being of citizens.
    • ترجمه: برنامه‌های دولتی که برای تامین رفاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان طراحی شده‌اند.
  • Capitalism (سرمایه‌داری): An economic system based on private ownership of the means of production and the creation of goods or services for profit.
    • ترجمه: سیستمی اقتصادی مبتنی بر مالکیت خصوصی وسایل تولید و ایجاد کالا یا خدمات برای سود.
اصطلاحات سیاسی برای مصاحبه به زبان انگلیسی
اصطلاحات سیاسی برای مصاحبه به زبان انگلیسی

اصطلاحات سیاسی برای مصاحبه به زبان انگلیسی

1. Political Agenda (اجندای سیاسی): The set of goals and priorities of a political leader or party.

  • ترجمه: مجموعه اهداف و اولویت‌های یک رهبر یا حزب سیاسی.

2. Public Policy (سیاست عمومی): A government’s approach to solving issues in society.

  • ترجمه: رویکرد دولت به حل مشکلات جامعه.

3. Political Affiliation (وابستگی سیاسی): The political party or group with which someone aligns themselves.

  • ترجمه: حزب یا گروه سیاسی که فرد به آن وابسته است.

4. Electoral Process (فرآیند انتخابات): The method through which voters select candidates for office.

  • ترجمه: روشی که از طریق آن رأی‌دهندگان نامزدهای اداری را انتخاب می‌کنند.

5. Campaign Strategy (استراتژی کمپین): The plan for running a political campaign.

  • ترجمه: برنامه‌ای برای راه‌اندازی یک کمپین سیاسی.

6. Grassroots Movement (جنبش مردمی): A political movement driven by ordinary people rather than elites or government leaders.

  • ترجمه: جنبشی سیاسی که توسط مردم عادی و نه نخبگان یا رهبران دولتی هدایت می‌شود.

7. Lobbying (لابی‌گری): The act of trying to influence political decisions.

  • ترجمه: تلاش برای تاثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی.

8. Political Polarization (قطب‌بندی سیاسی): The increasing division between political parties or groups.

  • ترجمه: افزایش شکاف میان احزاب یا گروه‌های سیاسی.

9. Voter Turnout (مشارکت رأی‌دهندگان): The percentage of eligible voters who participate in an election.

  • ترجمه: درصد رأی‌دهندگان واجد شرایط که در انتخابات شرکت می‌کنند.

10. Swing State (ایالت چرخشی): A state where both major political parties have similar levels of support among voters.

  • ترجمه: ایالتی که در آن هر دو حزب سیاسی عمده از حمایت مشابهی در میان رأی‌دهندگان برخوردارند.

11. Campaign Ad (آگهی کمپین): An advertisement used by political candidates or parties to promote their platform.

  • ترجمه: تبلیغاتی که توسط نامزدهای سیاسی یا احزاب برای ترویج برنامه‌های خود استفاده می‌شود.

12. Debate (بحث و مناظره): A formal discussion or argument between candidates or political figures.

  • ترجمه: بحث رسمی یا استدلال میان نامزدها یا شخصیت‌های سیاسی.

13. Polling (نظرسنجی): The process of collecting opinions from the public, often used to predict election outcomes.

  • ترجمه: فرآیند جمع‌آوری نظرات عمومی که معمولاً برای پیش‌بینی نتایج انتخابات استفاده می‌شود.

14. Political Ideology (ایدئولوژی سیاسی): A set of beliefs about politics and government that guides political behavior.

  • ترجمه: مجموعه‌ای از باورها در مورد سیاست و حکومت که رفتار سیاسی را هدایت می‌کند.

15. Electoral College (کالج انتخاباتی): The body of electors who formally elect the president of the United States.

  • ترجمه: گروهی از الکترها که به طور رسمی رئیس‌جمهور ایالات متحده را انتخاب می‌کنند.

16. Incumbent (مقام فعلی): The current officeholder in a political position.

  • ترجمه: صاحب فعلی یک مقام سیاسی.

17. Political Dynasty (دینامیک سیاسی): A family or group that maintains political power across generations.

  • ترجمه: یک خانواده یا گروه که قدرت سیاسی را در طول نسل‌ها حفظ می‌کند.

18. Political Scandal (رسوایی سیاسی): An event or situation in which a politician or political party is involved in unethical or illegal activities.

  • ترجمه: یک رویداد یا وضعیت که در آن یک سیاستمدار یا حزب سیاسی در فعالیت‌های غیراخلاقی یا غیرقانونی دخیل است.

19. Pundit (کارشناس سیاسی): An expert or commentator on political affairs.

  • ترجمه: یک کارشناس یا مفسر در امور سیاسی.

20. Grassroots Democracy (دموکراسی مردمی): A form of democracy where decisions are made by the people at a local level.

  • ترجمه: نوعی دموکراسی که در آن تصمیمات توسط مردم در سطح محلی گرفته می‌شود.

21. Political Platform (پلتفرم سیاسی): A document or statement outlining a party’s position on various political issues.

  • ترجمه: سند یا بیانیه‌ای که موضع یک حزب را در مورد مسائل سیاسی مختلف تشریح می‌کند.

22. Bipartisan Support (حمایت دوحزبی): Support from two major political parties.

  • ترجمه: حمایت از دو حزب سیاسی عمده.

23. Political Debates (مناظرات سیاسی): Formal discussions between candidates or political figures about their policies and views.

  • ترجمه: بحث‌های رسمی بین نامزدها یا شخصیت‌های سیاسی در مورد سیاست‌ها و دیدگاه‌های آن‌ها.

24. Incumbency Advantage (مزیت مقام فعلی): The electoral advantage enjoyed by incumbents.

  • ترجمه: مزیت انتخاباتی که به مقامات فعلی تعلق دارد.

25. Electoral Fraud (تقلب انتخاباتی): Illegal interference with the election process to alter the outcome.

  • ترجمه: دخالت غیرقانونی در فرآیند انتخابات برای تغییر نتیجه.

متن سیاسی انگلیسی با ترجمه فارسی

The Role of Democracy in Promoting Political Stability

Democracy is widely regarded as one of the most effective systems of government. It provides a platform for citizens to actively participate in the political process, ensuring that power is distributed and not concentrated in the hands of a single ruler or group. This distribution of power, often referred to as the “separation of powers,” is fundamental in preventing abuses and fostering a fair political environment.

In a democratic society, political stability is often achieved through regular elections, checks and balances, and the protection of individual freedoms. Elections allow the citizens to voice their opinions and choose their representatives. The regularity of elections ensures that leaders remain accountable to the public. Moreover, democratic institutions like the judiciary, the legislature, and the executive are designed to work independently yet collaboratively to maintain stability and avoid the emergence of authoritarian rule.

The separation of powers also helps to prevent corruption and ensures that no individual or group can dominate the system. Political stability is further strengthened by active participation from a free press, civil society, and political organizations that hold leaders accountable.

Despite its many strengths, democracy is not without its challenges. It requires constant vigilance from both the government and the people to protect against threats such as populism, misinformation, and political polarization. However, when functioning properly, democracy offers the most promising path to maintaining peace, justice, and stability in society.

ترجمه فارسی:

نقش دموکراسی در ترویج ثبات سیاسی

دموکراسی به طور گسترده‌ای به عنوان یکی از مؤثرترین سیستم‌های حکومتی شناخته می‌شود. این سیستم بستری برای مشارکت فعال شهروندان در فرآیند سیاسی فراهم می‌کند و اطمینان می‌دهد که قدرت توزیع شده است و در دست یک حاکم یا گروه خاص متمرکز نمی‌شود. این توزیع قدرت که به آن “تفکیک قوا” گفته می‌شود، اساس جلوگیری از سوءاستفاده‌ها و ایجاد یک محیط سیاسی عادلانه است.

در یک جامعه دموکراتیک، ثبات سیاسی اغلب از طریق انتخابات منظم، موازنه و تعادل قوا، و حفاظت از آزادی‌های فردی به دست می‌آید. انتخابات به شهروندان این امکان را می‌دهد که نظرات خود را بیان کرده و نمایندگان خود را انتخاب کنند. منظم بودن انتخابات باعث می‌شود که رهبران همواره پاسخگو به مردم باقی بمانند. علاوه بر این، نهادهای دموکراتیک مانند قوه قضائیه، قوه مقننه و قوه مجریه به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به طور مستقل اما همکاری‌جویانه برای حفظ ثبات و جلوگیری از ظهور حکومت‌های استبدادی عمل کنند.

تفکیک قوا همچنین به جلوگیری از فساد کمک می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند سیستم را تحت تسلط خود درآورد. ثبات سیاسی با مشارکت فعال از سوی رسانه‌های آزاد، جامعه مدنی و سازمان‌های سیاسی که رهبران را پاسخگو می‌سازند، تقویت می‌شود.

با وجود تمام قوت‌های خود، دموکراسی بدون چالش نیست. دموکراسی نیازمند هوشیاری مداوم از سوی دولت و مردم برای محافظت در برابر تهدیداتی مانند پوپولیسم، اطلاعات نادرست و قطب‌بندی سیاسی است. با این حال، زمانی که به درستی عمل کند، دموکراسی بهترین راه برای حفظ صلح، عدالت و ثبات در جامعه است.

نتیجه گیری

 تسلط بر اصطلاحات سیاسی به زبان انگلیسی نه تنها درک ما را از دنیای پیچیده سیاست و حکمرانی بهبود می‌بخشد، بلکه به ما این امکان را می‌دهد که در مباحثات، تصمیم‌گیری‌ها و تحلیل‌های سیاسی مشارکت فعال‌تری داشته باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *