زبان انگلیسی، مانند هر زبان دیگری، مجموعهای از ابزارهای بیپایانی است که به ما کمک میکند تا دنیای اطرافمان را توصیف کنیم. یکی از این ابزارها، قیدها هستند؛ کلماتی که به جملات رنگ و بویی ویژه میبخشند و عمق بیشتری به صحبتها و نوشتهها میدهند. قیدها دقیقاً همانند رنگهایی هستند که نقاش برای طراحی یک تابلو استفاده میکند؛ بدون آنها، زبان ما ممکن است کمجان و بیروح به نظر برسد. در این مقاله قصد داریم در مورد انواع قید در زبان انگلیسی صحبت کنیم، پس تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
قید در انگلیسی چیست؟
قیدها در زبان انگلیسی نقش برجستهای دارند و همچون جواهراتی ظریف، به جملات جان میبخشند و آنها را غنیتر و شفافتر میسازند. قیدها کلماتی هستند که با توصیف یا اصلاح افعال، صفات و حتی دیگر قیدها، به جمله رنگ و جلوهای خاص میدهند. آنها پاسخگوی سؤالاتی همچون «چگونه؟»، «کجا؟»، «چه زمانی؟» و «چقدر؟» هستند. بهعنوان مثال، تفاوت میان جمله «او صحبت میکند» و «او آرام صحبت میکند» بهخوبی قدرت قیدها را نشان میدهد. قیدها میتوانند تصاویر واضحتر و جزئیات دقیقتری از یک اتفاق یا حالت ارائه دهند و به همین دلیل، جزء جدانشدنی زبان روزمره و ادبیات هستند.
انواع قید در زبان انگلیسی با مثال
قیدها کلماتی هستند که اطلاعات بیشتری درباره یک فعل، صفت، قید دیگر یا کل جمله ارائه میدهند. قیدها میتوانند زمان، مکان، حالت، شدت و بسیاری ویژگیهای دیگر را بیان کنند. در اینجا 10 نوع قید به همراه توضیح، نحوه جایگیری در جمله و 6 مثال با ترجمه فارسی آمده است:
1. قید زمان (Adverbs of Time)
این قیدها زمانی را که یک عمل یا رویداد اتفاق میافتد، بیان میکنند. معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرند اما میتوانند برای تأکید، در ابتدای جمله هم بیایند.
- ساختار:
اگر در پایان جمله باشد، معمولاً بهسادگی بعد از فعل اصلی یا مفعول میآید. در ابتدای جمله، با یک کاما از بقیه جمله جدا میشود. - مثالها:
- I will call you tomorrow.
(من فردا با تو تماس خواهم گرفت.) - She left the office yesterday.
(او دیروز دفتر را ترک کرد.) - We are meeting later.
(ما بعداً ملاقات خواهیم کرد.) - Now, let’s start the project.
(حالا بیایید پروژه را شروع کنیم.) - They have been working since morning.
(آنها از صبح کار میکنند.) - He will finish his homework soon.
(او بهزودی تکالیفش را تمام خواهد کرد.)
- I will call you tomorrow.
2. قید مکان (Adverbs of Place)
این قیدها محل یا جهت انجام یک عمل را نشان میدهند. معمولاً بعد از فعل اصلی یا مفعول قرار میگیرند.
- ساختار:
بعد از فعل و مفعول استفاده میشوند یا در انتهای جمله قرار میگیرند. - مثالها:
- She looked everywhere for her keys.
(او همهجا دنبال کلیدهایش گشت.) - He lives here.
(او اینجا زندگی میکند.) - Please sit there.
(لطفاً آنجا بنشین.) - The kids are playing outside.
(بچهها بیرون بازی میکنند.) - The book is upstairs.
(کتاب بالا است.) - They walked towards the park.
(آنها به سمت پارک قدم زدند.)
- She looked everywhere for her keys.
3. قید حالت (Adverbs of Manner) – قید های انگلیسی با ly
این قیدها نحوه یا کیفیت انجام یک عمل را توصیف میکنند. اغلب به فعل اصلی متصل میشوند و معمولاً به “-ly” ختم میشوند.
- ساختار:
این قیدها اغلب بعد از فعل یا مفعول میآیند. - مثالها:
- She sings beautifully.
(او زیبا میخواند.) - He drives carefully.
(او با دقت رانندگی میکند.) - They worked hard on the project.
(آنها سخت روی پروژه کار کردند.) - The teacher explained the topic clearly.
(معلم موضوع را بهوضوح توضیح داد.) - He shouted loudly.
(او با صدای بلند فریاد زد.) - She smiled happily.
(او با خوشحالی لبخند زد.)
- She sings beautifully.
4. قید شدت (Adverbs of Degree)
این قیدها میزان یا شدت یک عمل، صفت یا قید دیگر را نشان میدهند. معمولاً قبل از کلمهای که توصیف میکنند قرار میگیرند.
- ساختار:
قبل از فعل، صفت یا قید دیگر استفاده میشوند. - مثالها:
- He is very tired.
(او بسیار خسته است.) - She almost fell off the bike.
(او تقریباً از دوچرخه افتاد.) - The movie was extremely boring.
(فیلم بسیار کسلکننده بود.) - They were completely lost.
(آنها کاملاً گم شده بودند.) - I am too busy to join.
(من خیلی مشغول هستم که شرکت کنم.) - The weather is quite nice today.
(هوا امروز کاملاً خوب است.)
- He is very tired.
5. قید تکرار (Adverbs of Frequency)
این قیدها دفعات وقوع یک عمل را مشخص میکنند. اغلب قبل از فعل اصلی و بعد از فعلهای کمکی قرار میگیرند.
- ساختار:
قبل از فعل اصلی یا بعد از فعل کمکی استفاده میشوند. - مثالها:
- I always drink coffee in the morning.
(من همیشه صبحها قهوه مینوشم.) - She rarely watches TV.
(او بهندرت تلویزیون نگاه میکند.) - They sometimes go hiking.
(آنها گاهی کوهنوردی میکنند.) - He has never been to Paris.
(او هرگز به پاریس نرفته است.) - We often eat out on weekends.
(ما اغلب آخر هفتهها بیرون غذا میخوریم.) - You should frequently exercise.
(تو باید مرتب ورزش کنی.)
- I always drink coffee in the morning.
6. قید نگرش (Adverbs of Attitude)
این قیدها نگرش گوینده را نسبت به عملی که در حال انجام است، نشان میدهند. معمولاً در ابتدا یا انتهای جمله قرار میگیرند و تأکید خاصی دارند.
- ساختار:
معمولاً در ابتدای جمله یا بعد از فعلهای کمکی قرار میگیرند. - مثالها:
- Fortunately, I found my wallet.
(خوشبختانه کیفم را پیدا کردم.) - Honestly, I don’t know what happened.
(صادقانه بگویم، نمیدانم چه اتفاقی افتاده است.) - Unfortunately, she couldn’t attend the meeting.
(متاسفانه او نتوانست در جلسه شرکت کند.) - Obviously, you need to study more.
(واضح است که باید بیشتر مطالعه کنی.) - Surprisingly, they finished the work on time.
(به طرز شگفتآوری آنها کار را به موقع تمام کردند.) - Clearly, we need to rethink the strategy.
(واضح است که باید استراتژی را دوباره فکر کنیم.)
- Fortunately, I found my wallet.
7. قید نتیجه (Adverbs of Result)
این قیدها نتیجهای که از یک عمل به دست میآید را بیان میکنند. این قیدها معمولاً بعد از جمله یا در نتیجهگیری جمله میآیند.
- ساختار:
این قیدها اغلب در انتهای جمله یا بعد از عبارت علّت-نتیجه قرار میگیرند. - مثالها:
- He studied hard; therefore, he passed the exam.
(او سخت مطالعه کرد؛ بنابراین، امتحان را قبول شد.) - The project was delayed; as a result, we missed the deadline.
(پروژه به تعویق افتاد؛ در نتیجه، ما مهلت را از دست دادیم.) - She didn’t prepare; consequently, she failed the test.
(او آماده نشد؛ به همین دلیل، در آزمون مردود شد.) - They didn’t arrive on time, so the event was canceled.
(آنها به موقع نرسیدند، پس رویداد لغو شد.) - The weather was bad, thus we canceled the trip.
(هوا بد بود، بنابراین سفر را لغو کردیم.) - He missed the bus, hence he was late for work.
(او اتوبوس را از دست داد، به همین دلیل برای کار دیر رسید.)
- He studied hard; therefore, he passed the exam.
8. قید مقایسهای (Adverbs of Comparison)
این قیدها برای مقایسه دو یا چند چیز استفاده میشوند. اغلب با کلمات “than” یا “as” همراه هستند.
- ساختار:
این قیدها معمولاً قبل از صفت یا قید دیگر قرار میگیرند و میتوانند به صورت مقایسهای یا مشابهت نشان داده شوند. - مثالها:
- She is more talented than her sister.
(او از خواهرش با استعدادتر است.) - This test was easier than the last one.
(این آزمون از آزمون قبلی آسانتر بود.) - He runs faster than I do.
(او سریعتر از من میدود.) - The cake is as delicious as the one we had yesterday.
(کیک به اندازه کیکی که دیروز داشتیم خوشمزه است.) - She works harder than anyone else in the team.
(او از هر کس دیگری در تیم سختتر کار میکند.) - This book is less interesting than the previous one.
(این کتاب از کتاب قبلی کمتر جالب است.)
- She is more talented than her sister.
9. قید تاکید (Intensifiers)
این قیدها شدت یا تأکید بیشتری بر چیزی میگذارند. اغلب قبل از قیدها، صفات یا افعال قرار میگیرند.
- ساختار:
این قیدها معمولاً قبل از قید یا صفتی که تأکید بر آن دارند، میآیند. - مثالها:
- He is really tired after the trip.
(او بعد از سفر خیلی خسته است.) - The cake was extremely delicious.
(کیک فوقالعاده خوشمزه بود.) - She is quite talented.
(او نسبتاً با استعداد است.) - The test was absolutely difficult.
(آزمون کاملاً دشوار بود.) - This movie is totally amazing.
(این فیلم کاملاً شگفتانگیز است.) - I am so excited for the party tonight.
(من خیلی هیجانزده برای مهمانی امشب هستم.)
- He is really tired after the trip.
10. قید شرط (Adverbs of Condition)
این قیدها شرایطی را که باعث وقوع یک عمل میشوند، بیان میکنند. معمولاً با کلمات “if” یا “unless” همراه هستند.
- ساختار:
این قیدها در جملات شرطی برای نشان دادن شرایط استفاده میشوند. - مثالها:
- If you study, you will pass the exam.
(اگر مطالعه کنی، در امتحان قبول خواهی شد.) - I will help you unless you refuse.
(من به تو کمک خواهم کرد مگر اینکه رد کنی.) - If it rains, we will stay inside.
(اگر باران ببارد، ما داخل خواهیم ماند.) - He will not come unless you invite him.
(او نخواهد آمد مگر اینکه او را دعوت کنی.) - If she calls, tell her I’m busy.
(اگر او تماس گرفت، به او بگو مشغول هستم.) - We can go if the weather is good.
(ما میتوانیم برویم اگر هوا خوب باشد.)
- If you study, you will pass the exam.
مثال صفت و قید در انگلیسی
در زبان انگلیسی، قید (adverb) و صفت (adjective) هر دو ویژگیهایی را در مورد افعال، صفتها، یا اسمها بیان میکنند، اما کاربرد و ساختار آن متفاوت است. درک تفاوتها و نحوه استفاده درست از این دو بخش از کلام، به شما کمک میکند تا جملههای دقیقتر و مؤثرتری بسازید.
1. قید (Adverb)
قید کلمهای است که نحوه، زمان، مکان، شدت، یا شرایط انجام یک عمل را توصیف میکند. به طور کلی، قیدها افعال، صفتها یا حتی دیگر قیدها را توصیف میکنند. بسیاری از قیدها با پسوند “-ly” به وجود میآیند (اما این همیشه صادق نیست).
ساختار:
قید معمولاً قبل از فعل اصلی، قبل از صفت یا قید دیگر میآید و اغلب در انتهای جمله قرار میگیرد.
مثالها:
She sings beautifully.
(او بهطور زیبا میخواند.)
He runs quickly.
(او سریع میدود.)
2. صفت (Adjective)
صفت کلمهای است که ویژگی یا خصوصیت یک اسم (نهاد یا مفعول) را توصیف میکند. صفتها میتوانند ویژگیهایی مانند رنگ، اندازه، شکل، ویژگیهای شخصیتی و غیره را بیان کنند.
ساختار:
صفت معمولاً قبل از اسم قرار میگیرد (یا بعد از افعال حالت مانند “to be”).
مثالها:
She is beautiful.
(او زیبا است.)
This is a big house.
(این خانهای بزرگ است.)
استفاده از قید و صفت در کنار هم
در زبان انگلیسی، قیدها و صفات میتوانند در کنار هم برای توصیف دقیقتری از ویژگیها یا اعمال استفاده شوند. زمانی که قید و صفت در کنار هم قرار میگیرند، قید معمولاً به صفتی که ویژگی یک اسم را توصیف میکند، شدت میدهد. در این حالت، قید به معنای “چگونه” یا “چقدر” بودن صفت را مشخص میکند.
قید قبل از صفت
معمولاً قیدهایی که شدت یا میزان صفت را بیان میکنند، قبل از صفت قرار میگیرند. این قیدها بهطور مستقیم تأکید بیشتری بر ویژگی آن اسم میگذارند.
ساختار:
قید + صفت (قبل از اسم)
مثالها:
The movie was extremely interesting.
(فیلم بسیار جالب بود.)
She is incredibly talented.
(او فوقالعاده با استعداد است.)
The weather is particularly cold today.
(هوا امروز بهطور خاص سرد است.)
قید بعد از فعل “to be”
قیدهایی که صفت را تأکید میکنند میتوانند بعد از فعل “to be” (am, is, are, was, were) قرار بگیرند. در این موارد، قید بهطور مستقیم بر شدت یا ویژگی صفت تأکید میکند.
ساختار:
فعل “to be” + قید + صفت
مثالها:
She is quite beautiful.
(او نسبتاً زیبا است.)
The problem is really complicated.
(مشکل واقعاً پیچیده است.)
His explanation was absolutely clear.
(توضیح او کاملاً واضح بود.)
تفاوتهای اصلی در استفاده از قید و صفت:
قید عملکرد یک فعل، صفت یا قید دیگر را تغییر میدهد، در حالی که صفت ویژگی یک اسم را توصیف میکند.
قید میتواند به شدت یا نحوه انجام عملی اشاره کند، در حالی که صفت به ویژگیها و خصوصیات موجودیتها اشاره میکند.
قیدها معمولاً در انتهای جمله یا قبل از فعلها و صفات میآیند، در حالی که صفات معمولاً قبل از اسم قرار میگیرند.
ترتیب قید ها در انگلیسی
در زبان انگلیسی، ترتیب قیدها در جمله اهمیت زیادی دارد و معمولاً قیدها بر اساس نوع و کاربردشان در مکانهای مختلف قرار میگیرند. بهطور کلی، ترتیب قرارگیری قیدها به این صورت است:
ترتیب استاندارد قیدها در جمله
ترتیب قیدها بهطور معمول به صورت زیر است:
1. قید حالت (Manner) 2. قید مکان (Place) 3. قید زمان (Time) 4. قید شدت (Degree)
این ترتیب بهویژه زمانی که چند قید در یک جمله میآیند، بسیار مهم است. در اینجا بهطور مفصلتر به هر یک از قیدها و ترتیب قرارگیری آنها میپردازیم.
1. قید حالت (Manner)
قید حالت نحوه انجام یک عمل را توصیف میکند و معمولاً اولین قیدی است که در جمله قرار میگیرد.
- ساختار:
قید حالت → فعل - مثالها:
- She sings beautifully.
(او بهطور زیبا میخواند.) - He runs quickly.
(او سریع میدود.)
- She sings beautifully.
2. قید مکان (Place)
قید مکان محل انجام عمل را توصیف میکند و بعد از قید حالت (اگر باشد) قرار میگیرد.
- ساختار:
قید حالت → قید مکان → فعل - مثالها:
- She sings beautifully here.
(او اینجا بهطور زیبا میخواند.) - They play football outside.
(آنها بیرون فوتبال بازی میکنند.)
- She sings beautifully here.
3. قید زمان (Time)
قید زمان وقتی عمل انجام میشود را بیان میکند و معمولاً بعد از قید مکان قرار میگیرد.
- ساختار:
قید حالت → قید مکان → قید زمان → فعل - مثالها:
- She sings beautifully here every day.
(او هر روز اینجا بهطور زیبا میخواند.) - They play football outside on weekends.
(آنها آخر هفتهها بیرون فوتبال بازی میکنند.)
- She sings beautifully here every day.
4. قید شدت (Degree)
قید شدت نشاندهنده شدت یا میزان صفت، قید یا فعل است و معمولاً آخرین قیدی است که در جمله قرار میگیرد.
- ساختار:
قید حالت → قید مکان → قید زمان → قید شدت → فعل - مثالها:
- She sings beautifully here every day.
(او هر روز اینجا بهطور زیبا میخواند.) - They play football outside on weekends very enthusiastically.
(آنها آخر هفتهها بیرون فوتبال بازی میکنند و خیلی پرشور هستند.)
- She sings beautifully here every day.
لیست قیدهای انگلیسی با معنی
در اینجا لیستی از قیدهای انگلیسی همراه با معنی آنها آورده شده است. این قیدها میتوانند در جملات به توصیف نحوه انجام عمل، مکان، زمان، شدت، و سایر ویژگیها کمک کنند.
قیدهای حالت (Manner) – انواع قید حالت در انگلیسی
- Quickly – سریع
- Slowly – آهسته
- Carefully – با دقت
- Easily – به راحتی
- Loudly – با صدای بلند
- Clearly – واضح
- Beautifully – زیبا
- Happily – با خوشحالی
- Angrily – با عصبانیت
- Patiently – با صبر
قیدهای مکان (Place)
- Here – اینجا
- There – آنجا
- Everywhere – همه جا
- Somewhere – جایی
- Nowhere – هیچ جا
- Outside – بیرون
- Inside – داخل
- Upstairs – در طبقه بالا
- Downstairs – در طبقه پایین
- Nearby – در نزدیکی
قیدهای زمان (Time)
- Today – امروز
- Tomorrow – فردا
- Yesterday – دیروز
- Now – حالا
- Then – سپس
- Soon – به زودی
- Later – بعداً
- Currently – در حال حاضر
- Always – همیشه
- Never – هرگز
قیدهای شدت (Degree)
- Very – خیلی
- Quite – کاملاً، نسبتاً
- Too – بیش از حد
- Extremely – به طور فوقالعاده
- Almost – تقریباً
- Slightly – کمی
- Really – واقعاً
- Fairly – نسبتاً
- Completely – کاملاً
- Absolutely – کاملاً
قیدهای تکرار (Frequency)
- Always – همیشه
- Usually – معمولاً
- Frequently – به طور مکرر
- Often – اغلب
- Occasionally – گاهی اوقات
- Rarely – به ندرت
- Never – هرگز
- Constantly – به طور مداوم
- Regularly – به طور منظم
- Daily – روزانه
قیدهای احتمال (Probability)
- Probably – احتمالاً
- Definitely – قطعا
- Possibly – ممکن است
- Certainly – مطمئناً
- Maybe – شاید
- Unlikely – بعید است
- Certainly – قطعاً
- Perhaps – شاید
- Doubtfully – با شک و تردید
- Surely – حتماً
قیدهای تاکید (Intensifiers)
- Very – خیلی
- Extremely – فوقالعاده
- Absolutely – کاملاً
- Totally – کاملاً
- Completely – کاملاً
- Really – واقعاً
- Quite – کاملاً
- So – خیلی
- Totally – کاملاً
- Incredibly – به طرز شگفتآوری
قیدهای پرسشی (Interrogative Adverbs)
- Why – چرا
- How – چگونه
- When – کی
- Where – کجا
- What – چه
- Which – کدام
قیدهای شرط (Condition)
- If – اگر
- Unless – مگر اینکه
- Provided – در صورتی که
- In case – در صورتی که
- Otherwise – در غیر این صورت
نتیجه گیری در مورد انواع قیدها و روش قرار گیری آنها در زبان انگلیسی
قیدها به ما این قدرت را میدهند که نه تنها بگوییم چیزی اتفاق افتاده، بلکه آن را در رنگها و جزئیات خود برای دیگران روایت کنیم. به همین دلیل، دانستن نحوه استفاده از قیدها نه تنها به تسلط بر زبان کمک میکند، بلکه به ما یادآوری میکند که هر کلمه میتواند دنیای جدیدی را در ذهن مخاطب خلق کند. در این مقاله انواع قید در زبان انگلیسی را نام بردیم، برای ما بنویسید مورد استفادهترین قید در زبان انگلیسی چیست؟